ده اصل برای رسیدن به پیروزی

ساخت وبلاگ
یه مولفه ای در روانشناسی داریم بهش می‏ گیم خودآگاهی. نمره‏ ی خودآگاهی اهمیت زیادی در بحث ازدواج داره. اگر اهل مشاوره ی قبل از ازدواج باشید با دونستن اینکه نمره ی خودآگاهی خودتون و نفر مقابل‏تون قابل قبوله در کنار عوامل مهم دیگه‏ ی شخصیت می ‏تونیم پیش ‏بینی کنیم که آیا این ازدواج به سمت موفقیت پیش میره یا نه. حالا خودآگاهی کجاها مهمه؟ خودآگاهی اونجاها مهمه که توی زندگی مشترک وقتی بحث و مشاجره‏ ای پیش میاد فرد می‏تونه سهم اشتباهات خودش رو و نحوه‏ ی عملکردش رو بررسی کنه و به میزان اشتباهاتی که در این فرآیند داشته، عذرخواهی کنه و درصدد جبران باشه. درصد انتقادی که به این افراد میشه و همین طور اشتباهاتی که توی رابطه مرتکب میشن کمتره. فردی که خودآگاهی خوبی داره مسیر زندگیش مشخصه و لازم نیست به این شاخه و اون شاخه بپره. افرادی که خودآگاهی دارن نسبت به توانایی‏ ها و استعدادهاشون شناخت کافی دارن و در همون مسیر به پرورش این استعداد و مهارت ادامه میدن و به موفقیت میرسن. برای همین در مسیر توسعه‏ ی فردی مفهوم خودآگاهی بسیار مهم میشه. این فرد تمام توجه و تمرکزش بر روی توسعه ی خودش و مهارت‏ هاشه و اهل مقایسه و چشم و هم چشمی نیست. ممکنه در فضای رقابت قرار بگیرن اما رقابت این دسته در راستای ارتقای خودشونه نه در فضای اینکه با دیگران رقابت کنن تا برتری خودشون رو ثابت کنن. تصور کن با فردی ازدواج کنی که اهل مقایسه نباشه، پس این زندگی به آرامش نزدیک تره. خیالت راحته که در فضای زندگی مشترک مقایسه نمیشی، زندگیت دچار چالش‏های چشم و هم چشمی قرار نمی‏گیره، هیجانی رفتار و عمل نمیشه و همه چیز برمبنای شناخت پیش میره. این خیلی خوبه. چیزی که ما امروز در زندگی ‏های حاضر نمی ‏بینیم و اگر هم باشه خیلی کمه. قد ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 15 فروردين 1403 ساعت: 20:35

با سلام خدمت همراهان محترم صفحه ی اینجانب مینا نیک سرشت. بارها در این صفحه اعلام کرده ام و باز هم می کنم اخیراً چندین وبلاگ را دیده ام که محتوایی را که من با قلم و تخصص خودم اینجا با شما به اشتراک گذاشتم به نام سایت های مجهول الهویه بازنشر می کنند بدون دادن اسم نویسنده. اسم « روان سالم‏تر» را بنده برای اولین بار خودم در فضاهای اجتماعی ام منتشر کرده ‏ام و وبلاگ بنده به نام صفحه ‏ی اینستاگرام من می‏باشد که این برند اختصاصی من در 10 سال اخیر است. به هیچ عنوان رضایتی ندارم مطالب من را بدون ذکر نام در وبلاگ های خود منتشر می‏ کنید و در صورت تکرار این موضوع از این به بعد آن را پیگیری خواهم کرد تا در آن وبلاگ را تخته کنند تا یاد بگیرند حفظ حقوق نویسنده ای که تخصص اش روانشناسی است را چطور باید حفظ کرد تا مطالب را به نام خود و با اسم اختصاصی صفحه ی من منتشر نکنید. شمایی که سواد و اخلاق لازم در این زمینه ندارید!   ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 23:16

اینکه افراد بخشی از روزشون رو ممکنه درگیر نگرانی درباره‌ی آینده باشن رو عادت ذهنی محسوب می کنیم.ما برای نگه داشتن ذهن در زمان اکنون میتونیم از رویکرد درمانی ذهن آگاهی استفاده کنیم. توی این مقاله خانم Jennifer Gerlach LCSW روان درمانگر، پنج راهکار رو ارائه میدن درباره‌ی این که چطور از زمان حال لذت ببری درحالیکه نگران آینده ای. نگرانی درباره‌ی آینده اگر کنترل نشه، لذت امروز رو می گیره، می‌تونه اضطراب رو ایجاد کنه برای چیزی که وجود نداره و یا هنوز اتفاق نیفتاده و از این طرف،تلاش برای حذف کردن این افکار مضطرب کننده، اتفاقاً این افکار رو بزرگتر می کنه.می‌تونه مانع خودشکوفایی بشه و فرد رو از انجام کاری که باید انجام بده،منحرف کنه. اغلب ذهن ما تصاویر تلخی از آینده ترسیم می‌کنه و من بعنوان درمانگر هرروز این رو می بینم.«اگه کارمو از دست بدم چی؟ اگه همسرم بره چی؟ اگه سرطان بگیرم چی؟» این چی میشه، فرد رو در دام آینده نگه میداره برای چیزی که اکنون وجود نداره. اما با تمرین تعهد و پذیرش می تونیم تکرار این افکار رو کم و کمتر کنیم: 1-پیدا کردن یک لنگر: تمرینات لنگر به معنی ریشه کردن چیزیه که در لحظه‌ی حال رخ میده. مثل نوشیدن آب، تنفس.همانطور که لنگر کشتی رو روی آب نگه میداره تجربیات و احساسات هم میتونه تو رو در لحظه‌ی حال نگه داره ۲-تعیین یک هدف برای امروز: یک هدف یا قصد می‌تونه کمک کنه فقط به امروز نگاه کنی.مثلا من قصد دارم امروز برم پیاده‌روی و ازش لذت ببرم. این نیت، ذهنت رو در زمان حال محدود می‌کنه. 3-یک مانترا رو تمرین کن تا زمان حال رو بهت یادآوری کنه.«مانتراها در آیین بودا و هندو آوای خاص یا کلمه ای مثل ذکر که هدف مند کنار هم قرار می گیره جهت تلقین به ذهن.  ۴-بخودت اجازه بده احس ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 18:53

سلام و احترام خدمت همراهان وبلاگ'>وبلاگم. ممنون از شما که مطالب بنده رو اینجا دنبال کردین چه جدیدی ها و چه قدیمی ها. به تازگی متوجه شدم مطالب بنده در وبلاگ های دیگه ای منتشر شده بدون اجازه که اسم این کار میشه احتمالاً سرقت. هیچ کدوم از وبلاگ های موجود به اسم بنده یعنی (مینا نیک سرشت) مورد تایید بنده نیست و من همین یه وبلاگ رو دارم که از سال 93 اینجا مشغول به فعالیت بودم و هستم. ضمن اینکه رضایتی هم بابت نشر مطالبم و استفاده از اسمم نداشته و ندارم. مطالب بنده رو در همین آدرس یعنی روان سالم تر که به نام صفحه ی اینستاگرام بنده یعنی @Ravansalemtar می باشد، دنبال بفرمایید. با احترام: مینا نیک سرشت / کارشناسی ارشد روانشناسی/ طرحواره درمانگر ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1402 ساعت: 16:06

در دنیایی زندگی می‏کنیم که ملاک‏ها و ارزش‏مندی‏های اخلاقی و رفتاری جایش را به مادیات و بالا رفتن از پله های ترقی آن داده است. هرچند در نظر اهل کمال، اساتید اخلاق و روان همچنان کسب علم و معرفت برتری و بهتری دنیا و آخرتی دارد اما با قرار گرفتن در جامعه و تلقی و برداشت افراد این محتوا و پیام دریافت می‏شود که چنین چیزی نیست. فرد بی‏ هدف در زندگی به سعادت و کامیابی نخواهد رسید. هرچند در ظاهر چنین بربیاید که در نظر اهل ظاهر و نه معنا آنها دستاوردهای مادی نیز دارند. آنچه در این بین مهم است و به ما کمک می‏کند در مسیر علم آموزی، کسب دانش و معرفت، موفق قدم برداریم و با هدف خدمت به علم، انسان‏ها و نشر آنها با نیت‏های الهی ثابت قدم بمانیم این است که هدف و مقصد برای ما روشن و بی ابهام باشد و ثمره ی آن تنها کسب رضایت خداوند و صرف عمر برای امری ارزشمند محدود شود. موضوعی که در علوم دینی و روانشناسی بسیار به آن تاکید شده است مساله ی خودآگاهی است. انسانی که به خودآگاهی می ‏رسد زندگیش هدفمند و در جهت رشد و تعالی خواهد بود. به این صورت که خودآگاهی باعث پیشرفت های اخلاقی، رفتاری و کمالِ او در زندگی را فراهم خواهد آورد. خودآگاهی در روایات بسیاری مقدمه مهمی برای شناخت صحیح خداوند بیان شده است. از راه توجه به خود و خودشناسی است که افراد به عیوب نفسانی خود روان بنه-های منفی ناسازگار (طرحواره‏های ناسازگار) و... آگاه می‏شوند و به دنبال درمان آنها میروند. حضرت علـی علیه السلام  در این باره می‏فرمایند:«کسی که خود را شناخت، خدایش را می‏شناسد» و یا فرمـوده‏ اند:«در عجبم از کسی که به خودآگـاهی نـدارد، چطـور مـیخواهـد پروردگـارش را بشناسد» درباره ارتباط عدم شناخت خود با گمراهی و ضلالت فرموده‏ اند:«کسـی ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:01

آدمای کمال گرا هم خودشون رو عذاب میدن هم بقیه ای رو که با اونا نشست و برخاست دارن. آدمای کمال گرا ، با اعمال زور و فشار برای انجام کارها به بهترین شکل ممکن ممکنه باعث اذیت و آزار اطرافیان بشن. پدر و مادرهای کمال گرا با دادن احساس شرم به فرزند یا فرزندان شون، عزت نفس اونا رو لگدمال می‏کنند. کافیه اون فرزند بزرگ بشه و در شرایطی واقع بشه که کاری رو به هر دلیلی نتونه عالی و احسنت انجام بده اون وقته که اضطراب کافی نبودن، کامل نبودن میاد سراغش و تبدیل میشه به یه فرد همیشه مضطرب که اگر توسط اطرافیان تایید و یا تشویق نشه دچار افسردگی هم خواهد شد. آدمای کمال گرا همه چیز رو دچار نقص می بینن در صورتی که موفق نشن کاری رو کامل و کافی انجام بدن. یه حس عذاب وجدان همیشه همراه شون هست تا وقتی کاری رو که دوست داشتن خیلی کافی و کامل انجام بدن از کیسه ی روانی شون بکشن بیرون و شروع کنن به احساس شرم. آدمای کمال گرا، آدمای اطراف شون رو از خودشون فراری میدن. چون حتی اگر شما به بهترین شکل ممکن هم کاری رو به اندازه ی توان و مهارت تون انجام بدین، بازم بعدها که آدم بهتری بیاد سراغشون نسبت به کار شما ایرادگیر میشن و یه الگوی کامل و بی نقصی در ذهن شون وجود داره که باید اونها رو به اون کاملاً نزدیک کنه. احساس غالبی که پدر یا مادر کمال گرا به فرزندشون میدن چیه؟ حس شرم. به محض اینکه بچه در موقعیت این احساس قرار بگیره و این حس رو تجربه کنه، تمام تلاشش رو می‏کنه که مورد قبول شما واقع بشه و البته تبدیل میشه به یک فرد مهرطلب هم! کمال گرایی بعضا باعث اهمال کاری هم میشه. یعنی به تعویق انداختن کارها به صورت مکرر. چون تا شرایط ایده آل نشه، تا تمام فرصت ها به طور کامل مهیا نباشه فرد دست به کاری نمیزنه و مدام امروز و ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 73 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:01

اگر نگاهی به تاریخ بندازیم خواهیم دید بسیاری از اختلالات شخصیت در بین ظالمان موج می زند. مثلاً افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید بودند و با خاندان اهل بیت دشمنی و کینه داشتند، این کینه تا جایی ادامه پیدا کرد تا دست به شهادت تک تک فرزندان اهل الله زدند. اینکه چرا آنها برگزیده ی خداوند بودند و چرا حکومت اسلامی باید بدست آنها اداره می شد؟ در تاریخ نقل شده است که این کینه تا آخرین نسل از خاندان اهل بیت ادامه پیدا کرده است. امشب ما عزادار چهلمین روز از شهادت فرزند رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم، امام حسین علیه السلام هستیم. حسادتی و کینه توزی که باعث شد چشم بر حقیقت و مقام والای ایشان بسته شود و تا بدان جا پیش برود که این همه جسارت پیدا کنند و این چنین فجایعی را در تاریخ ثبت کنند. حسادت که به معنای آرزوی زوال نعمتی در دیگری است در حوزه روان شناسی اجتماعی واکنش های بسیار خطرناکی به همراه دارد. به گونه ای که می توان گفت خاستگاه بسیاری از نابهنجاری های رفتار فردی و جمعی می تواند حسادت به شکل حال و یا مقام باشد. به این معنا که حسادت در حوزه اخلاقیات موجب می شود تا شخص از درون دچار افسردگی و حقارت و خشم و مانند آن شود و از این که نعمتی را در دیگری می یابد ناخشنود شود و این مسئله در روحیات وی تأثیر سوء و زشت بگذارد؛ به یقین بازتاب ها، کنش ها و واکنش های حسود در حوزه عمل اجتماعی سخت تر و زشت تر می باشد و آثار آن در کاهش ضریب امنیت اجتماعی خود را نشان می دهد. کنش های خطرناک و واکنش ها و رفتارهای خطرساز چون آدم ربایی، اهانت، تهمت، تخریب، قتل و نابهنجاری های دیگر ریشه در حسادت دارد. حسادت، خاستگاه نابهنجاری های اجتماعی حسادت می تواند در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی بازتاب ها و وا ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 57 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:01

حسادت بیماری روحی و البته روانی است که دامنگیر بسیاری افراد در روابط شان می شود. گزینه ای که اگر فرد به فکر درمان آن نباشد حتماً باعث خسارت های مادی و معنوی فراوانی به او خواهد شد. در منابع روانشناسی و تست های شخصیت، حسادت به عنوان منبعی از عدم سلامت روان ذکر می شود. اینکه فردی منابع و امکاناتی را که در اختیار دارد وسیله ای برای رشد و تعالی فردی خود در نظر نگرفته و به دنبال منابع و امکانات افراد دیگر است که اصولاً حسادت با صفات دیگری همچون حرص، تهمت، غیبت و ... آمیخته می شود و مراتب نزول نفسانی دیگری را برای او رقم خواهد زد. اصولاً در تست های شخصیت شناسی مثل کتل نیز از عامل حسادت نام برده می شود اینکه فرد آیا فرد حسودی است یا اینکه نسبت به دیگران حسادت ندارد. اینکه افرادی که از احساس بی ارزشی بیشتری رنج می برند و یا عزت نفس کمی دارند بیشتر درگیر حسادت هم هستند. استفاده از فرصت ها را منبع بسیار مهمی برای شناسایی حسادت ذکر می کنیم. اگر به هر دلیلی فرد نتواند از فرصت هایی که در اختیار دارد استفاده ی حداکثری را ببرد بعدها خواهیم دید که فرد نسبت به کسانی که سن کمتر، منابع بیشتر و یا حتی دارایی و امکانات بهتری دارند دچار حسادت خواهد شد. افکار باعث شکل دادن رفتار فرد می شود و رفتار نمودهای کلامی و غیرکلامی نیز دارد. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: حَسَدُ الصَّدِیقِ، مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ. وقتی که دوست حسادت می کند این نشان می دهد که مودت و دوستی و محبت بین اینها مشکل دارد و بیمار است. حسادت حاکی از عدم مودت و ناسالم بودن دوستی و رفاقت است. دوست واقعی اگر واقعا دوست باشد و علاقه مند باشد حسادت نخواهد کرد و حسادت حاکی از این است که این شخص نفاق دارد. به ظاهر ابراز دوستی می ک ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 104 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 10:54

روانشناسی علم بسیار گسترده و عمیقی است. اینطور نیست که شما با شنیدن کلمه ای مثل اضطراب، افسردگی، وسواس و... احساس کنید که می توانید به راحتی آنها را تشخیص بدهید که اگر اینطور بود لازم نبود روانشناسی دوره های سنگین روان درمانگری و روانکاوی را بگذراند، با انواع طرحواره ها آشنا باشد، علائم تشخیصی در DSM را بداند، تست ها و انواع آزمون های روانشناختی مثل تست اضطراب بِک را یکی از ابزارهای تشخیصی خود قرار بدهد و در نهایت با دانستن این مراحل بتواند تشخیص بدهد که فرد مبتلا به یکی از اختلالات اضطرابی ، نشخوار ذهنی، وسواس فکری عملی و یا اختلالات دیگری است و برای درمان اختلالات بتواند قدم موثری در این مسیر بردارد. آن هم نه با برچسب زدن و اینکه به فرد یا افراد برچسب اختلال به راحتی زده شود و یا حتی بشود به سادگی به مسأله نگاه کرد. حداقل جلسات درمان اختلالاتی در طیف اضطراب 12 جلسه یا حتی بیشتر است. درمان نیز با حرف زدن و نصیحت کردن صورت نمی گیرد. قطعا اگر به این راحتی بود که کسی با حرف زدن بتواند اختلالات اضطرابی نام برده شده در کتاب مرجع تشخیص اختلالات « DSM5» درمان کند کسی به درمانگر متخصص در این موضوع مراجعه نمی کرد. البته که این ساده انگاری است که تصور فرد یا افراد این باشد که فکر کنند با درددل کردن با دیگری، خواندن جملات مثبت انگیزشی در شبکه های اجتماعی شان یا شنیدن چندجمله ی مثبت یا نشستن پای صحبتی می توانند اختلالاتی مثل وسواس یا PTSD و موارد دیگر را درمان کنند. برای همین است که اکثر افراد مبتلا، تصورشان این است که اینها خود به خود درست می شود و مراجعه به روان درمانگر را ضروری و یا حتی موردنیاز تصور نمی کنند. برای همین است که روانشناسی با دادن نسخه های کلی به جمع بدون درنظر گرفتن ش ده اصل برای رسیدن به پیروزی...ادامه مطلب
ما را در سایت ده اصل برای رسیدن به پیروزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eminanikseresht9 بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 10:54